لیلیوم
تو با منی و من تنها هستم ، در قلب منی و من به عشق تنهایی زنده هستم، تو همنفسم هستی و نفسهایم عطر تنهایی را میدهد توهمسفرم هستی و جاده زندگی رسم غریبگی را به من یاد میدهد. تو مال منی و من مال تو نیستم، باران منی و من کویری بیش نیستم، انگار نه انگار بامنی ،نشسته ای برای خودت حرف از عشق میزنی! همیشه به یاد توام و در حسرت داشتنت،دلگیر و سردم در روزهای نداشتنت یک بار عاشق شدم و یک عمر برای تو ،یک بار هم نگفتی دستهایم مال تو! آن رویا از خیالم رفت و قصه آغاز شد،همه چیز به نفع تو تمام شد دیدی که در آینه ی چشمان خیسم ،چشمان تو حتی یک ذره هم خیس نشد من پر از درد بودم و خسته ،اما دل تو حتی یک ذره هم دلگیر نشد تو با منی و افسوس که من بی تو هستم،انگار نه انگار که عشق تو هستم! بودن و نبودنت فرقی ندارد،اینکه سرد هستی و با تو بودن تنها برایم عذاب دارد هستی و انگار نیستی ، گاهی حتی فراموشم میکنی و از من میپرسی که تو کیستی؟ هزار درد دل ناگفته در دلم مانده و همدلم نیستی، آنقدر اشک ریخته ام که چشمانم نمیبیند که دیگر نیستی! نیستی و من تنها مانده ام ، آنقدر دلم گرفته که اینجا با غمها جا مانده ام تو با منی و من تنها نشسته ام، تو در قلبمی و من اینک یک دلشکسته ام!
Design By : Pars Skin |